قبل از هر چیز بهتر است برای آشنایی بیشتر با رشتهٔ مهندسی طراحی فضای سبز با مقدمه ای کلی از این رشته آشنا شوییم:
افزایش جمعیت شهرها باعث بالا رفتن ارزش زمین و در نتیجه استفاده حداکثر از زمین جهت ساختمان سازی شده است. این مسأله متأسفانه نمای شهرها را به مجموعه ای از سنگ و بتن تبدیل کرده است. تراکم جمعیت به همراه ایجاد آلودگیهای مختلف منجر به پیدایش و افزایش بیماریهای قلبی و تنفسی میشود. علاوه بر اینها، ابتلا به بیماری روحی و روانی هزینه ای است که انسان در ازای دور شدن از طبیعت میپردازد. در این شرایط فضای سبز شهری میتواند عاملی راه گشا در تعدیل آلودگی هوا (از طریق جذب آلاینده های هوا)، بالا بردن رطوبت نسبی هوا، کاهش آلودگی صوتی (به عنوان لایه اکوستیک) و ایجاد زیبایی بصری نقش داشته، محیط دلنشینی را در کنار محیطهای کار و زندگی برای شهروندان فراهم آورد.
فضای سبز فراشهری نیز با ایجاد پارکها و شکل دادن مناطق گردشگری و منظره سازی محوطه های ویژه میتواند نقش موثری در جاذبه های گردشگری و اقتصاد شهرها داشته باشد.
تعریف و هدف
بر اساس نیاز کشور به تربیت نیروی متخصص فضای سبز جهت برنامه ریزی، طراحی، احداث، نگهداری و مدیریت فضای سبز شهری و فراشهری (نظیر کمربند سبز و پارکهای جنگلی) شورای عالی برنامه ریزی در سال ۷۲ در دویست و شصت و یکمین جلسه خود تأسیس رشته مهندسی فضای سبز را تصویب نمود. این رشته ابتدا در دانشگاه تبریز و سپس در دانشگاه تهران (در سال ۱۳۷۹) دانشجو پذیرفت. مواد درسی این رشته شامل دروس عمومی، کشاورزی، معماری و عمران میباشد که دانشجویان در طی یک دوره چهار ساله با تلفیق هنر، فن و علم کارآیی لازم برای حرفه خود را مییابند.
اهمیت و جایگاه در جامعه
امر طراحی و اجرای فضای سبز و همچنین نگهداری و مدیریت آن تاکنون به دست افراد غیر متخصص بوده است. افراد نیمه متخصص نیز با دیدگاه تک بعدی معماری یا باغبانی قادر به حل مشکل فضای سبز و ارتقای آن از نظر کیفی نمیباشند. اهمیت و برتری فارغ التحصیلان مهندسی فضای سبز در این نکته است که توانایی تلفیق علم، فن و هنر را دارند. به عبارت روشنتر، قسمت عمده ای از علوم و فنون کشاورزی نظیر باغبانی، خاک شناسی و آبیاری، علوم پایه نظیر اکولوژی و گیاه شناسی را با هنر طراحی در هم میآمیزند و همین دخالت دادن علوم مختلف در احداث فضای سبز، دانش آموختگان این رشته را منحصر به فرد میکند. ضعف محاسبات مهندسی در فضاهای سبز تاکنون باعث وارد آمدن زیانهای بی شماری نظیر ضربات ناشی از سرما، گرما، و خشکسالی شده که این مسائل با انتخاب نوع گیاه (که میتواند علاوه بر سازگاری اکولوژیکی دارای جنبه های زیبایی شناسی منحصر به فرد باشد) سیستم آبیاری مناسب، نوع خاک و… قابل پیشگیری است. مهندسی فضای سبز همچنین از نظر هنری نظیر شعر و موسیقی حایز اهمیت است. یک مهندس فضای سبز باید رنگها را به خوبی بشناسد و با دنیای مرموز رنگها آشنا باشد. همچنین با شکلها و بافتها که در بخش فضای سبز بسیار متنوع میباشند (نظیر شکل درختان و درختچه ها، بوته ها و گلها) آشنایی داشته و همان طور که یک موسیقیدان با ترکیب نتها موسیقی دلنشینی میسازد، در مهندسی فضای سبز نیز با ترکیب شکلها، رنگها و بافتها و با در نظر گرفتن اصولی مثل سادگی، تنوع، تکرار، تأکید، تسلسل و مقیاس، وحدتی به وجود آورده میشود که میتواند بی نظیر باشد.
انواع فضاهای سبز
فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشوند. تفاوت فضای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز (مثلاً زمین ورزشی چمنکاری شده) نمیتواند مانند فضای سبز شبه جنگلی در کاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود. براساس این تقسیم بندی، فضاها وسطوحی که با کاربری فضای سبز در شهرها ارتباط پیدا میکند، فضاهای سبز عمومی، نیمه عمومی و خیابانی و سطوح سبز عمومی، خیابانی و چمنهای ورزشی را شامل میشود.
فضاهای سبز عمومی
واجد بازدهی اجتماعی میباشد و برای عموم مردم برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح قابل استفاده است و معمولاً پارک نامیده میشود. در واقع فضای سبز عمومی (اجتماعی) شامل فضاهای سبز عمومی مجهز به خدمات و تسهیلات میگردد.
فضاهای سبز نیمه عمومی
دارای بازدهی اکولوژیکی هستند اما تعداد استفاده کنندگان آنها محدود است. محوطه های باز ادارات، پادگانها و بیمارستانها، نمونههایی از این فضاها میباشند.
فضاهای سبز خیابانی
درختکاری حد فاصل مسیرهای پیاده رو و سواره رو و همچنین فضاهای میادین و یا زمینهای پیرامون بزرگراهها و خیابانها را شامل میشود.
سطوح سبز شهری
نیز زمینهای ورزشی چمنکاری شده و جزیره ها و لچکیهای کنار خیابان را شامل میشود که عمدتاً جنبه زیبایی شناختی دارد و تا حدی نیز واجد بازدهی اکولوژیکی میباشند. بطور کلی میتوان گفت که بخش قابل توجهی از فضای سبز در طرحهای شهری را فضای سبز عمومی تشکیل میدهد که به دلیل بازدهی اجتماعی و اکولوژیکی به طور همزمان از اهمیت بالاتری برخوردار است.